سرویس سیاست مشرق -
«وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است.
ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم...
***
چرا طرح «رتبه جهانی ایران در فساد» غیر علمی و ناجوانمردانه است؟!
ابراهیم اصغرزاده، از فعالان سیاسی اصلاحطلب اخیراً در یک سخنرانی در دانشگاه شهید بهشتی گفته است: بسياري از روندهاي فسادي در دولت اصلاحات متوقف شد و شاخصهاي اصلاحطلبانه توانست مردم را مشرف بر سيستم اقتصادي كند!
به گزارش اعتماد، وی در ادامه با بیان اینکه در دوران دولت اصلاحات «شاخص جهانی فساد» برای ایران بهبود یافته بود، تأکید میکند: در دولت احمدي نژاد كه ٧٠٠ ميليارد دلار درآمد نفتي داشت، نرخ فساد افزايش پيدا كرد و در جدول شفافيت بين المللي رتبه ايران در حدود ١٥٠ قرار گرفت.[1]
به گزارش اعتماد، وی در ادامه با بیان اینکه در دوران دولت اصلاحات «شاخص جهانی فساد» برای ایران بهبود یافته بود، تأکید میکند: در دولت احمدي نژاد كه ٧٠٠ ميليارد دلار درآمد نفتي داشت، نرخ فساد افزايش پيدا كرد و در جدول شفافيت بين المللي رتبه ايران در حدود ١٥٠ قرار گرفت.[1]
*نکتهای که درباره شاخص جهانی فساد وجود دارد این است که این رتبه را جایی تحت عنوان «سازمان شفافیت بینالملل» ارائه میکند.
این سازمان در واقع یک NGO یا همان تشکل غیر دولتی است که گفته میشود مقرّ آن نیز در آلمان است و حدود 20 سال پیش تأسیس شده.
سازمان مذکور همچنین تحتالحمایه سازمان ملل است.
اما چیزی که درباره دادههای آماری این سازمان درباره فساد گفته نمیشود و متأسفانه برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب و حتی اصولگرا هم در جریان آن نیستند؛ اینست که اولاً مقولهای به نام «فساد مالی» به لحاظ معنایی قابل اندازهگیری نیست...
فیالواقع از نظر علمی فقط میتوان در این زمینه، پروندههای مکشوفهای که در دستگاههای قضایی و امنیتی مورد پیگیری قرار میگیرند را ملاک قرار داد.
از طرفی میزان درشتی یا ریزی رقم فساد نیز برای درج شدن در لیست معدلگیری مورد سؤال است. به این نحو که آیا مثلاً فسادهای کوچک را نیز باید یا میتوان در این گستره قرار داد یا خیر؟!
جدای از بحث معنایی و ناممکن بودن متراژ و پیمانه کردن فساد، مسئله جالبتری هم درباره سازمان شفافیت و آمارهای آن وجود دارد و آن اینکه این آمارها به گواه خود سازمان شفافیت عموماً بر اساس «ادراک فساد» و با ابزار «نظرسنجی» به دست میآیند.
به این نحو که نظرسنجیهایی از سوی دفاتر یا اشخاص مرتبط با سازمان شفافیت صورت میگیرد و جامعه آماری در این نظرسنجیها بصورت عمومی بیان میکنند که میزان دریافت آنها از شیوع فساد کم است یا زیاد؟!
مقولهای که اولاً تحت تأثیر تبلیغات، پروپاگاندا و شرایط روز قرار دارد و ثانیاً صرفا به دلیل هژمون بودن گفتمان بروکراتیک اروپا در سازمان ملل پذیرفته شده است وگرنه به لحاظ علمی و عقلی، نمیتوان با نظر مردم یک منطقه به میزان فساد در آن منطقه پی برد و آنرا اثبات کرد.
به این معنا همچنین بایستی عناد برخی نهادهای بینالمللی با حقیقت و بندگی آنها برای پول را نیز افزود.
مقولهای که اگرچه تا دیروز مخالفانی هم داشت اما پس از اعتراف «بانکیمون» دبیر کل سابق سازمان ملل مبنی بر اخذ رشوه از عربستان، حمایت رسمی و علنی سازمانهای بینالمللی از تروریستهای سوریه و سکوت عمدی سازمان ملل در ماجرای کودککشی در یمن؛ دیگر جای هیچ شک و شبههای در آن نیست.
فلذاست که به نظر میرسد بهتر است اشاره به آمارهای غیر قابل اتکای سازمان شفافیت بینالملل در زمینه شیوع فساد در ایران از دستور کار فعالان سیاسی خارج شود.
اشاره به این معنا هم خالی از لطف نیست که حتی فرض بر شیوع گسترده فساد؛ گناه اصلی، نه این شیوع که عدم مبارزه با آن است. مقولهای که نظام اسلامی عزم راسخ خود برای آنرا به اثبات عام و خاص رسانده است.
به این گفتار همچنین باید افزود که متأسفانه مسئله فساد طی سه و نیم سال اخیر مورد بزرگنمایی جریان سیاسی خاص قرار گرفت و به نوعی با آن معامله سیاسی شد. و گرنه عمده پروندههای بزرگ فساد در ایران طی 20 سال گذشته به زحمت به تعداد انگشتان دست میرسد و گویا جریان سیاسی خاص سعی در کتمان این قلِّت دارد.
مقام معظم رهبری در سال 81 در اشاره به مسئله بزرگنمایی از فساد فرمودهاند: «ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است. باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگىِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند.»[2]
***
انتقادات همیشگی مهران مدیری به جریان خاص؛ از «تحصّن نمایندگان مجلس ششم» تا «سازشکاری»
مهران مدیری، پیشکسوت طنز ایران، اخیراً در پلاتوی برنامه پربیننده «دورهمی» گفته است: «جرأت نقطه مقابل سازشکاری است که ما اسمش را میگذاریم عملکرد جنتلمنانه یا پاس دادن به هم برای بقا. اجرای خیلی چیزها نیاز به جرات دارد و کسانی که پرونده پاکی دارند، جرأت عبور از سازشکاری را دارند. یکی تصادف میکند، هیچ کس به او کمک نمیکند، چون میگویند شاید پای ما هم وارد ماجرا شود. بعد تصور کنید چگونه یک عده جرات کردند وارد عملیاتی بشوند که به آنها گفتهاند برگشتی در آن نیست. اگر ما بودیم چه کار میکردیم؟ امروز که شرایط کاملا عادی است، جواب آن دل و جرأت خارقالعاده را با منفعتطلبی و سازشکاری میدهیم. اگر جرأت انجام بعضی کارها را ندارید، پس چرا پستهایی را میگیرید که انجام وظایفش دل و جرأت میخواهد؟ تو که نمیتونی بتمرگ خانهات».
این صحبتهای مدیری که شاید مخاطب خواسته یا ناخواسته آنها برخی رفتارها و سیاستهای دولت یازدهم و اصلاحطلبان باشد؛ سببساز انتقادات گسترده جریان خاص و حامیان ستادی دولت به مهران مدیری، برنامه طنز دورهمی و سازمان صدا و سیما شده است.
*در واکنش به سخنان مهم آقای مدیری، روزنامههای اصلاحطلب «شرق» و «آرمان امروز» با درج مطالبی در صفحات اول خود از مدیری انتقاد کردند.
نویسندگان شرق در انتقاد خود از عبارت «حمله غیرمستقیم مهران مدیری به محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران» استفاده کردهاند.[3]
این مطلب تحت عنوان «وزیرکشی روی آنتن»! در شماره امروز (شنبه) این روزنامه منتشر شده است.
روزنامه آرمان امروز هم در بخشی از مطلب خود در واکنش به طنز سیاسی مدیری نوشته است: «کسب محبوبیت با سیاستورزی در جامجم»؛ تا مدتها قبل اگر از منظر سیاسی انتقاداتی روانه جام جم میشد، به دلیل اخبار یکجانبه و حمایت آن از یک طیف سیاسی بود، اما چند صباحی است برنامههایی که نام طنز دارند، با محتوای سیاسی بر روی آنتن میروند و کنایههایی را روانه سیاستورزان و حتی دولتمردان میکنند. نقش محوری و همیشگی این برنامهها طی ماههای اخیر را مهران مدیری ایفا کرده است که ناخنک زدنهایش به عرصه سیاست واکنشهایی را به دنبال داشته است.[4]
انتقادات اصلاحطلبان و تفکرات حامی سازش با غرب به آقای مدیری مسبوق به سابقه است...
مدیری در جریان «تحصن نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم» در سال 82 نیز در یکی از برنامههای طنز خود از این رفتار انتقاد کرد و آنرا در قالب یکی از نمایشهای تلویزیون به تصویر کشید.
این اقدام مدیری با واکنش گسترده اصلاحطلبان مواجه شد و آنها در نشریات خود هجمههای وسیعی را علیه این چهره سینما و تلویزیون کشورمان ترتیب دادند.
گفتنیست، جریان خاص و رسانههای آنها در حالی مدعی حمله مهران مدیری به «محمدجواد ظریف» شدهاند که به نظر نمیرسد این حرف درست باشد زیرا وزیر خارجه روابط حسنهای با مدیری دارد و حتی در پشت صحنه برنامه «شوخی کردم» از ساختههای مهران مدیری نیز حضور یافته بود.
با اینهمه به نظر میرسد گستره وسیع طنز و بیتعارف بودن طنز اصیل در کنار کمتحملی جریان خاص، سببساز انتقادات اخیر اصلاحطلبان به آقای مدیری شده است.
مهران مدیری که سوابق حضور در جبهههای جنگ تحمیلی را نیز دارد، در پلاتوی فوقالذکر در برنامه دورهمی، به ایثارگریهای رزمندگان دوران دفاع مقدس نیز اشاره کرده است.
***
قرارداد بویینگ به سرانجام برسد یا نرسد نشانه درایت دولت است
ایجاد شغل در آمریکا بوسیله قرارداد بویینگ، سبب بهبود تصویر ایران در نزد مردم آمریکا میشود!
«موسی غنینژاد» از چهرههای اقتصاددان نزدیک به اصلاحطلبان اخیراً طی سرمقالهای در روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است:
«درست است که قرارداد با شرکت بوئینگ ممکن است با روی کار آمدن رئیسجمهور جدید در آمریکا با مشکل روبهرو یا حتی به کلی ملغی شود، اما باید توجه کرد که این کار برای دولت جدید آمریکا بسیار پرهزینه خواهد بود؛ چراکه معنای دیگری جز پشت پا زدن به وعدههای انتخاباتی رئیسجمهوری جدید مبنی بر ایجاد اشتغال بیشتر در آمریکا نخواهد داشت!»
او همچنین میافزاید: قرارداد با بوئینگ چه به سرانجام برسد و چه نرسد به نفع ایران تمام خواهد شد و این نشاندهنده درایت مسئولان ایرانی است که چنین اقدام هوشمندانهای را به سامان رساندهاند.
این چهره اقتصادی در خاتمه نیز میگوید: ایجاد دهها هزار شغل در سایه معامله با ایران به بهبود تصویر به شدت مخدوش و غیر واقعی کشور ما در افکار عمومی مردم ایالاتمتحده آمریکا کمک شایان توجهی میکند...[5]
*قضاوت درباره صحبتهای آقای غنینژاد را به عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
اما از باب اشاره باید بیان کرد که علت اینهمه صحبتهای عجیب برای توافقی بدون دستاورد به نام «برجام» مشخص نیست؟!
برجام به گواه صحبتهای علنی و تلویحی رئیسجمهور روحانی قرار بود سبب «لغو تمام تحریمها» و «ارزانی» شود اما اکنون نه تنها این دستاوردها محقق نشده بلکه به جای آن به مردم گفته میشود در حال فروش بیشتر نفت هستیم و یا قرار است در روزگاری تعدادی هواپیما وارد ایران شود!
هواپیماهایی که اول قرار بود خیلی پیش از این و طی سه و نیم سال گذشته وارد کشور شوند اما همانند سرنوشت وعدههای برجام، هیچگاه وارد کشور نشدند.
مثلاً بر طبق گفتههای 2 ماه قبل وزیر راه و شهرسازی قرار بود اولین هواپیماها تا آخر فصل پاییز (یعنی تا 4 روز دیگر!) وارد ایران شوند اما این امر محقق نشده و به هیچوجه دورنمای روشنی هم در قضیه وجود ندارد.[6]
از این مقولات که بگذریم، «هواپیما» در خوشبینانهترین آمارها مورد استفاده 5 درصد مردم ایران است. و عمده صادرات ایران هم از طریق دریا و خشکی صورت میگیرد.
فیالواقع اینکه مشخص نیست ستاد برجام با ژستهایی مثل علاقه به هواپیما، گلدوزی آستین پیراهن دیپلماتها، مصافحه و پیادهروی با وزیرخارجه آمریکا و یا ژستهای نه چندان همراه با مقاومت در ماجرای سوریه به دنبال چه چیزی میگردد؟ اما مسجّل آنکه از آتش این رفتارها تاکنون هیچ آبی برای مردم ایران گرم نشده است!
گفتنیست، غنی نژاد پیش از این هم طی اظهاراتی در نشریه تجارت فردا گفته بود: «ممکن است این سؤال برای شما به وجود بیاید که در ذهن مقامات عالیرتبه نظام کدام الگو (در زمینه اقتصاد مقاومتی) بیشتر مورد توجه است. آنگونه که بنده از دور نگاه میکنم و بندهای اقتصاد مقاومتی را مورد بررسی قرار دادهام، به نظر میرسد الگوی کره جنوبی بیشتر مد نظر مقامات ارشد حکومتی است»!
***
1_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3480804
2_http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3130
3_ http://sharghdaily.com/News/110188
4_ http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/172479
5_ http://donya-e-eqtesad.com/news/1083197
6_ http://donya-e-eqtesad.com/news/1062770